من نمیگویم درین عالم
گرم پو، تابنده، هستی بخش
چون خورشید باش
تا توانی
پاک، روشن
مثل باران
مثل مروارید باش
فریدون مشیری

 


موضوعات مرتبط: باران در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای باران , اشعار باران , شعر زیبا برای باران , اشعار موضوعی , شعر در وصف باران ,

تاريخ : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ا 12:6 نويسنده : soheil ا


زير باران بيا قدم بزنيم
حرف نشنيده اي به هم بزنيم
نو بگوييم و نو بينديشيم
عادت كهنه را به هم بزنيم
و زباران كمي بياموزيم
كه بباريم و حرف كم بزنيم
كم بباريم اگر، ولي همه جا
عالمي را به چهره نم بزنيم
چتر را تا كنيم و خيس شويم
لحظه اي پشت پا به غم بزنيم
سخن از عشق خود بخود زيباست
سخن عاشقانه اي به هم بزنيم
قلم زندگي به دست دل است
زندگي را بيا رقم بزنيم
«سالكم» قطره ها در انتظار تواند
زير باران بيا قدم بزنيم
مجتبي كاشاني

 


موضوعات مرتبط: باران در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای باران , اشعار باران , شعر زیبا برای باران , اشعار موضوعی , شعر در وصف باران ,

تاريخ : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ا 12:5 نويسنده : soheil ا
تاريخ : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ا 12:4 نويسنده : soheil ا


در اين دنيای دَرَندَشت
هر چيزی به نحوی بالاخره زندگی می‌کند.
باران که بيايد
بيد هم دشمنی‌های خود را با اَرّه
فراموش خواهد کرد.
سیدعلی صالحی

 


موضوعات مرتبط: باران در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای باران , اشعار باران , شعر زیبا برای باران , اشعار موضوعی , شعر در وصف باران ,

تاريخ : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ا 12:3 نويسنده : soheil ا


چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید با زن خوابید
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است ...
سهراب سپهری


موضوعات مرتبط: باران در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای باران , شعر درباره باران , شعر زیبا برای باران , اشعار موضوعی , شعر در وصف باران ,

تاريخ : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ا 12:2 نويسنده : soheil ا

باز باران بی ترانه
باز باران با تمام بی کسی‌های شبانه
می‌خورد بر مرد تنها
می‌چکد بر فرش خانه
باز می‌آید صدای چک چک غم
باز ماتم
من به پشت شیشه تنهایی افتاده
نمی‌دانم، نمی‌فهمم
کجای قطره‌های بی کسی زیباست؟
نمی‌فهمم، چرا مردم نمی‌فهمند
که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می‌لرزد
کجای ذلتش زیباست؟
نمی‌فهمم
کجای اشک یک بابا
که سقفی از گل و آهن به زور چکمه باران
به روی همسر و پروانه‌های مرده‌اش آرام باریده
کجایش بوی عشق و عاشقی دارد؟
نمی‌دانم
نمی‌دانم چرا مردم نمی‌دانند
که باران عشق تنها نیست
صدای ممتدش در امتداد رنج این دل‌هاست
کجای مرگ ما زیباست؟
نمی‌فهمم
یاد آرم روز باران را
یاد آرم مادرم در کنج باران مُرد
کودکی ده ساله بودم
می‌دویدم زیر باران، از برای نان
مادرم افتاد
مادرم در کوچه‌های پست شهر آرام جان می‌داد
فقط من بودم و باران و گل‌های خیابان بود
نمی‌دانم
کجای این لجن زیباست؟
بشنو از من، کودک من
پیش چشم مرد فردا
که باران هست زیبا، از برای مردم زیبای بالادست
و آن باران که عشق دارد، فقط جاری ست بر عاشقان مست
و باران من و تو درد و غم دارد...
کارو

 


موضوعات مرتبط: باران در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای باران , شعر درباره باران , شعر زیبا برای باران , اشعار موضوعی , شعر در وصف باران ,

تاريخ : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ا 12:1 نويسنده : soheil ا


در زد کسی انگار که مهمان داریم
در سفره گرسنگی فراوان داریم
امروز پدر ابر زیادی آورد
مانند همیشه شام باران داریم

 


موضوعات مرتبط: باران در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای باران , شعر درباره باران , شعر زیبا برای باران , اشعار موضوعی , شعر در وصف باران ,

تاريخ : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ا 12:0 نويسنده : soheil ا


در سمت توام
دلم باران ، دستم باران
دهانم باران ، چشمم باران
روزم را با بندگی تو پا گشا می کنم ...
هر اذانی که می وزد
پنجره ها باز می شوند
یاد تو کوران می کند ...
هر اسم تو را که صدا می زنم
ماه در دهانم هزار تکه می شود ...
کاش من همه بودم
کاش من همه بودم
با همه دهان ها تو را صدا می زدم ...
کفش های ماه را به پا کرده ام
دوباره عازم توام ...
تا بوی زلف یار در آبادی من است
هر لب که خنده ای کند از شادی من است
زندگی با توست
زندگی همین حالاست...
زندگی همین حالاست...
محمد صالح علاء

 


موضوعات مرتبط: باران در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای باران , شعر درباره باران , شعر زیبا برای باران , اشعار موضوعی , شعر در وصف باران ,

تاريخ : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ا 11:58 نويسنده : soheil ا


یک روز رسد غمی به اندازه کوه
یک روز رسد نشاط اندازه دشت
افسانه زندگی چنین است گلم
در سایه کوه باید از دشت گذشت 

گروهی زندگی را خواب کردند
بنای کفر و دین را باب کردند
خدا را شُکر گر راندند از خویش
به سوی عاشقی پرتاب کردند

 

 

مجتبی کاشانی

 


موضوعات مرتبط: زندگی در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: : اشعار شاعران بزرگ برای امید و زندگی , اشعار امید و زندگی , شعر زیبا برای امید و زندگی , اشعار موضوعی , شعر برای زندگی ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:19 نويسنده : soheil ا


بشکفد بار دگر لاله رنگین مراد
غنچه سرخ فرو بسته دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز
روزگاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
ژاله اصفهانی

 


موضوعات مرتبط: زندگی در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای امید و زندگی , اشعار امید و زندگی , شعر زیبا برای امید و زندگی , اشعار موضوعی , شعر برای زندگی ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:17 نويسنده : soheil ا


در اين دنيای دَرَندَشت
هر چيزی به نحوی بالاخره زندگی می‌کند.
باران که بيايد
بيد هم دشمنی‌های خود را با اَرّه
فراموش خواهد کرد.
سیدعلی صالحی

 


موضوعات مرتبط: زندگی در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای امید و زندگی , اشعار امید و زندگی , شعر زیبا برای امید و زندگی , اشعار موضوعی , شعر برای زندگی ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:16 نويسنده : soheil ا


زندگي رسم خوشايندي است
زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ
پرشي دارد اندازه عشق
زندگي چيزي نيست كه لب طاقچه عادت از يادمن و تو برود
زندگي جذبه دستي است كه مي چيند
زندگي نوبر انجير سياه در دهان گس تابستان است
زندگي بعد درخت است به چشم حشره
زندگي تجربه شب پره در تاريكي است
زندگي حس غريبي است كه يك مرغ مهاجر دارد
زندگي سوت قطاري است كه درخواب پلي مي پيچد
زندگي ديدن يك باغچه از شيشه مسدود هواپيماست
خبر رفتن موشك به فضا
لمس تنهايي ماه
فكر بوييدن گل در كره اي ديگر
زندگي شستن يك بشقاب است
زندگي يافتن سكه دهشاهي در جوي خيابان است
زندگي مجذور آينه است
زندگي گل به توان ابديت
زندگي ضرب زمين در ضربان دل ما
زندگي هندسه ساده و يكسان نفسهاست...
زندگي تر شدن پي در پي
زندگي آب تني كردن در حوضچه اكنون است
رخت ها را بكنيم
آب در يك قدمي است...
سهراب سپهری



موضوعات مرتبط: زندگی در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای امید و زندگی , اشعار امید و زندگی , شعر زیبا برای امید و زندگی , اشعار موضوعی , شعر برای زندگی ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:15 نويسنده : soheil ا


روز بگذشته خیالست که از نو آید
فرصت رفته محالست که از سر گردد
کشتزار دل تو کوش که تا سبز شود
پیش از آن کاین رخ گلنار معصفر گردد
زندگی جز نفسی نیست، غنیمت شمرش
نیست امید که همواره نفس بر گردد...
پروین اعتصامی


موضوعات مرتبط: زندگی در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای امید و زندگی , اشعار امید و زندگی , شعر زیبا برای امید و زندگی , اشعار موضوعی , شعر برای زندگی ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:13 نويسنده : soheil ا


زندگي يعني چه؟ يعني آرزو كم داشتن
چون قناعت پيشگان روح مكرم داشتن
جامهي زيبا بر اندام شرف آراستن
غير لفظ آدمي معناي آدم داشتن
قطره ي اشكي به شبهاي عبادت ريختن
بر نگين گونه ها الماس شبنم داشتن
نيمشب ها گردشي مستانه در باغ نياز
پاكي عيسي گزيدن عطر مريم داشتن
با صفاي دل ستردن اشك بي تاب يتيم
در مقام كعبه چشمي هم به زمزم داشتن
تا برآيد عطر مستي از دل جام نشاط
در گلاب شادماني شربت غم داشتن
مهتر رمز بزرگي در بشر داني كه چيست
مردم محتاج را بر خود مقدم داشتن
مهلت ما اندک است وعمر ما بسیار نیست
در چنین فرصت مرا با زندگی پیکار نیست
سهم ما چون دامنی گل نیست در گلزار عمر
یار بسیار است اما مهلت دیدار نیست
آب و رنگ زندگی زیباست در قصر خیال
جلوه این نقش جز بر پرده ی پندار نیست
با نسیم عشق باغ زندگی را تازه دار
ورنه کار روزگار کهنه جز تکرار نیست
مهدی سهیلی

 


موضوعات مرتبط: زندگی در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: : اشعار شاعران بزرگ برای امید و زندگی , اشعار امید و زندگی , شعر زیبا برای امید و زندگی , اشعار موضوعی , شعر برای زندگی ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:12 نويسنده : soheil ا


ندگي در بردگي شرمندگي است
معنــي آزاد بودن زندگــي است
ســر كه خـــم گردد به پاي ديگــران
بر تن مــــردان بــود بــار گــران
بندة حق در جهـــان آزاده اســت
مســت وي فارغ زجام و باده است
خلیل الله خلیلی

 


موضوعات مرتبط: زندگی در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای امید و زندگی , اشعار امید و زندگی , شعر زیبا برای امید و زندگی , اشعار موضوعی , شعر برای زندگی ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:11 نويسنده : soheil ا


گر آخرین فریب تو ، ای زندگی ، نبود
اینك هزار بار ، رها كرده بودمت
زان پیشتر كه باز مرا سوی خود كِشی
در پیش پای مرگ فدا كرده بودمت
هر بار كز تو خواسته ام بر كنم امید
آغوش گرم خویش برویم گشاده ای
دانسته ام كه هر چه كنی جز فریب نیست
اما درین فریب ، فسون ها نهاده ای
در پشت پرده ، هیچ مداری جز این فریب
لیكن هزار جامه بر اندام او كنی
چون از ملال روز و شبت خاطرم گرفت
او را طلب كنی و مرا رام او كنی
روزی نقاب عشق به رخسار او نهی
تا نوری از امید بتابد به خاطرم
روزی غرور شعر و هنر نام او كنی
تا سر بر آفتاب بسایم كه شاعرم
در دام این فریب ، بسی دیر مانده ام
دیگر به عذر تازه نبخشم گناه خویش
ای زندگی ، دریخ كه چون از تو بگسلم
در آخرین فریب تو جویم پناه خویش نادر نادرپور


موضوعات مرتبط: زندگی در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای امید و زندگی , اشعار امید و زندگی , شعر زیبا برای امید و زندگی , اشعار موضوعی , شعر برای زندگی ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:10 نويسنده : soheil ا


عيد، «حول حالنا» است
كه واجب است بفهميم
عيد، شوقي است
كه پدرم را به مزرعه مي خواند
عيد، تن پوش كهنه باباست
كه مادر
آن را به قد من كوك مي زند
و من آن قدر بزرگ مي شوم
كه در پيراهن مي گنجم
عيد
، تقاضاي سبز شدن است
يا مقلب القلوب!
سلمان هراتی



موضوعات مرتبط: بهار و نوروز در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای بهار و نوروز , اشعار عید نوروز , شعر زیبا برای بهار و نوروز , اشعار موضوعی , شعر در وصف بهار و نوروز ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:8 نويسنده : soheil ا


برآمد باد صبح و بوي نوروز
به کام دوستان و بخت پيروز
مبارک بادت اين سال و همه سال
همايون بادت اين روز و همه روز
چو آتش در درخت افکند گلنار
دگر منقل منه آتش ميفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست
حسدگو دشمنان را ديده بردوز
بهاري خرمست اي گل کجايي
که بيني بلبلان را ناله و سوز
جهان بي ما بسي بودست و باشد
برادر جز نکونامي ميندوز
نکويي کن که دولت بيني از بخت
مبر فرمان بدگوي بدآموز
منه دل بر سراي عمر سعدي
که بر گنبد نخواهد ماند اين کوز
دريغا عيش اگر مرگش نبودي
دريغ آهو اگر بگذاشتي يوز
سعدی

 


موضوعات مرتبط: بهار و نوروز در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای بهار و نوروز , اشعار عید نوروز , شعر زیبا برای بهار و نوروز , اشعار موضوعی , شعر در وصف بهار و نوروز ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:7 نويسنده : soheil ا


آمد بهار خرم با رنگ و بوي طيب
با صد هزار زينت و آرايش عجيب
شايد كه مرد پير بدين گه جوان شود
گيتي بديل يافت شباب از پي مشيب
چرخ بزرگوار يكي لشگري بكرد
لشگرش ابر تيره و باد صبا نقيب
نقاط برق روشن و تندرش طبل زن
ديدم هزار خيل و نديدم چنين مهيب
آن ابر بين كه گريد چون مرد سوگوار
و آن رعد بين كه نالد چون عاشق كثيب
خورشيد ز ابر تيره دهد روي گاه گاه
چونان حصاريي كه گذر دارد از رقيب
يك چند روزگار جهان دردمند بود
به شد كه يافت بوي سمن را دواي طيب
باران مشك بوي بباريد نو بنو
وز برف بركشيد يكي حله قصيب
گنجي كه برف پيش همي داشت گل گرفت
هر جو يكي كه خشك همي بود شد رطيب
لاله ميان كشت درخشد همي ز دور
چون پنجه عروس به حنا شده خضيب
بلبل همي بخواند در شاخسار بيد
سار از درخت سرو مر او را شده مجيب
صلصل بسر و بن بر با نغمه كهن
بلبل به شاخ گل بر بالحنك غريب
اكنون خوريد باده و اكنون زييد شاد
كه اكنون برد نصيب حبيب از بر حبيب
رودکی

 


موضوعات مرتبط: بهار و نوروز در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای بهار و نوروز , اشعار عید نوروز , شعر زیبا برای بهار و نوروز , اشعار موضوعی , شعر در وصف بهار و نوروز ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:4 نويسنده : soheil ا

بهار آمد بیا تا داد عمر رفته بستانیم
به پای سرو آزادی سر و دستی برافشانیم
به عهد گل زبان سوسن آزاد بگشاییم
که ما خود درد این خون خوردن خاموش می دانیم
نسیم عطر گردان بوی خون عاشقان دارد
بیا تا عطر این گل در مشام جان بگردانیم
شرار ارغوان واخیز خون نازنینان است
سمندر وار جان ها بر سر این شعله بنشانیم
جمال سرخ گل در غنچه پنهان است ای بلبل
سرودی خوش بخوان کز مژده ی صبحش بخندانیم
گلی کز خنده اش گیتی بهشت عدن خواهد شد
ز رنگ و بوی او رمزی به گوش دل فروخوانیم
سحر کز باغ پیروزی نسیم آرزو خیزد
چه پرچم های گلگون کاندر آن شادی برقصانیم
به دست رنج هر ناممکنی ممکن شود آری
بیا تا حلقه ی اقبال محرومان بجنبانیم
الا ای ساحل امید سعی عاشقان دریاب
که ما کشتی درین توفان به سودای تو می رانیم
دلا در یال آن گلگون گردن تاز چنگ انداز
مبادا کز نشیب این شب سنگین فرومانیم
شقایق خوش رهی در پرده ی خون می زند ، سایه
چه بی راهیم اگر همخوانی این نغمه نتوانیم هوشنگ ابتهاج


موضوعات مرتبط: بهار و نوروز در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: : اشعار شاعران بزرگ برای بهار و نوروز , اشعار عید نوروز , شعر زیبا برای بهار و نوروز , اشعار موضوعی , شعر در وصف بهار و نوروز ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:2 نويسنده : soheil ا


خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد
که در دستت بجز ساغر نباشد
زمان خوشدلی دریاب و در یاب
که دایم در صدف گوهر نباشد
غنیمت دان و می خور در گلستان
که گل تا هفته دیگر نباشد
ایا پرلعل کرده جام زرین
ببخشا بر کسی کش زر نباشد
بیا ای شیخ و از خمخانه ما
شرابی خور که در کوثر نباشد
بشوی اوراق اگر همدرس مایی
که علم عشق در دفتر نباشد
ز من بنیوش و دل در شاهدی بند
که حسنش بسته زیور نباشد
شرابی بی خمارم بخش یا رب
که با وی هیچ درد سر نباشد
من از جان بنده سلطان اویسم
اگر چه یادش از چاکر نباشد
به تاج عالم آرایش که خورشید
چنین زیبنده افسر نباشد
کسی گیرد خطا بر نظم حافظ
که هیچش لطف در گوهر نباشد
حافظ


موضوعات مرتبط: بهار و نوروز در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای بهار و نوروز , اشعار عید نوروز , شعر زیبا برای بهار و نوروز , اشعار موضوعی , شعر در وصف بهار و نوروز ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:1 نويسنده : soheil ا


درخت غچه برآورد و بلبلان مستند
جهان جوان شد و ياران به عيش بنشستند
حريف مجلس ما خود هميشه دل مي برد
علي الخصوص كه پيرايه اي بر او بستند
بساط سبزه لگدكوب شد به پاي نشاط
ز بس كه عامي و عارف به رقص برجستند
يكي درخت گل اندر سراي خانه ماست
كه سروهاي چمن پيش قامتش پستند
به سرو گفت كسي، ميوه اي نمي آري
جواب داد كه آزادگان، تهي دستند
سعدی

 


موضوعات مرتبط: بهار و نوروز در شعر فارسی ، ،

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 10:0 نويسنده : soheil ا


صبا به تهنيت پير مي فروش آمد
كه موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد
هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي
درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار
كه غنچه غرق عرق گشت و گل بجوش آمد
به گوش هوش نيوش از من و به عشرت كوش
كه اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
زفكر تفرقه باز آن تاشوي مجموع
به حكم آنكه جو شد اهرمن، سروش آمد
ز مرغ صبح ندانم كه سوسن آزاد
چه گوش كرد كه باده زبان خموش آمد
چه جاي صحبت نامحرم است مجلس انس
سر پياله بپوشان كه خرقه پوش آمد
زخانقاه به ميخانه مي رود حافظ
مگر زمستي زهد ريا به هوش امد
حافظ

 


موضوعات مرتبط: بهار و نوروز در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای بهار و نوروز , اشعار عید نوروز , شعر زیبا برای بهار و نوروز , اشعار موضوعی , شعر در وصف بهار و نوروز ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 9:58 نويسنده : soheil ا


نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی
حافظ


موضوعات مرتبط: بهار و نوروز در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: : بهار و نوروز در شعر فارسی ,

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 9:57 نويسنده : soheil ا


باد نوروزي همي در بوستان بتگر شود
تا زصنعش هر درختي لعبتي ديگر شود
باغ همچون كلبه بزاز پرديبا شود
راغ همچون طبله عطار پرعنبر شود
روي بند هر زميني حله چيني شود
گوشوار هر درختي رشته گوهر شود
چون حجابي لعبتان خورشيد را بيني به ناز
گه برون آيد زميغ و گه به ميغ اندر شود
افسر سيمين فرو گيرد
ز سر كوه بلند
بازمينا چشم و زيبا روي و مشكين سر شود عنصری


موضوعات مرتبط: بهار و نوروز در شعر فارسی ، ،

تاريخ : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392 ا 9:55 نويسنده : soheil ا


تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
یک منزل از آن بادیه‌ی عشق مجاز است
در عشق اگر بادیه‌ای چند کنی طی
بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است
... وحشی بافقی


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:53 نويسنده : soheil ا


هر نتی که از عشق بگوید
زیباست
حالا
سمفونی پنجم بتهوون باشد
یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توست
گروس عبدالملکیان


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:52 نويسنده : soheil ا


عشق آمد خويش را گم كن عزيز
قوتت را قوت مردم كن عزيز
عشق يعني خويشتن را گم كني
عشق يعني خويش را گندم كني
عشق يعني خويشتن را نان كني
مهرباني را چنين ارزان كني
عشق يعني نان ده و از دين مپرس
در مقام بخشش از آئين مپرس
هركسي او را خدايش جان دهد
آدمي بايد كه او را نان دهد
مجتبی کاشانی

 


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:50 نويسنده : soheil ا


و عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...
روزگار غریبی است نازنین...
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد..
. احمد شاملو



موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:49 نويسنده : soheil ا



ما در ره عشق تو اسيران بلاييم
كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم
بر ما نظري كن كه در اين شهر غريبيم
بر ما كرمي كن كه در اين شهر گداييم
زهدي نه كه در كنج مناجات نشينيم
وجدي نه كه در گرد خرابات برآييم
نه اهل صلاحيم و نه مستان خرابيم
اينجا نه و آنجا نه كه گوييم كجاييم
حلاج وشانيم كه از دار نترسيم
مجنون صفتانيم كه در عشق خداييم
ترسيدن ما هم چو از بيم بلا بود
اكنون ز چه ترسيم كه در عين بلاييم
ما را به تو سريست كه كس محرم آن نيست
گر سر برود سر تو با كس نگشاييم
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده كه مشتاق لقاييم
دریاب دل شمس خدا مفتخر تبریز
رحم آر که ما سوخته‌ی داغ خدایی
مولوی



موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:47 نويسنده : soheil ا


و را که دل از عشق مشوش باشد
هر قصه که گوید همه دلکش باشد
تو قصهٔ عاشقان، همی کم شنوی
بشنو، بشنو که قصه‌شان خوش باشد
شیخ بهایی

 


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:46 نويسنده : soheil ا


عشق پرواز بلندي‌ست مرا پر بدهيد
به من انديشة از مرز فراتر بدهيد
من به دنبال دل گمشده‌اي مي‌گردم
يك پريدن به من از بال كبوتر بدهيد
تا درختان جوان، راه مرا سد نكنند
برگ سبزي به من از فصل صنوبر بدهيد
يادتان باشد اگر كار به تقسيم كشيد
باغ جولان مرا بي‌در و پيكر بدهيد
آتش از سينة آن سرو جوان برداريد
شعله‌اش را به درختان تناور بدهيد
تا كه يك نسل به يك اصل خيانت نكند
به گلو فرصت فرياد ابوذر بدهيد
عشق اگر خواست، نصيحت به شما، گوش كنيد
تن برازندة او نيست، به او سر بدهيد
دفتر شعر جنون‌بار مرا پاره كنيد
يا به يك شاعر ديوانة ديگر بدهيد
محمد سلمانی


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:45 نويسنده : soheil ا


در مدرسه گر چه دانش اندوز شوی
وز گرمی بحث مجلس افروز شوی
در مکتب عشق با همه دانایی
سر گشته چو طفلان نوآموز شوی
ابوسعید ابوالخیر


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:41 نويسنده : soheil ا


هم دعـــا کـن گره از کار تو بگشايد عشق
هم دعـــا کــــن گره تـازه نيــــفزايـد عشق
قـايقي در طلـــب مـــوج بــــه دريـــا پيوست
بايـــد از مــــرگ نترســـــيد ،اگـــــر بايد عشق
عـاقــبـت راز دلـم را بــــه لبــــانـــش گفتم
شايد اين بوسه به نفرت برسد ،شايد عشق
شـمع افــــروخــت و پــروانـــــه در آتش گل کرد
مـي توان ســـوخت اگــر امـر بفرمايد عشق
پيلـه ي عشق مـــن ابــــريشم تنهايي شد
شـمع حـق داشت، به پروانه نمي آيد عشق
فاضل نظری


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:40 نويسنده : soheil ا


راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست
آن‌جا، جز آن که جان بسپارند، چاره نیست
هر گَه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
"در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست"
ما را ز منع عقل مترسان و مِی بیار!
کآن شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست
از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد
جانا! گناهِ طالع و جُرمِ ستاره نیست
او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جِلوهٔ آن ماه‌پاره نیست
فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست
نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو
حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست
حافظ


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , شعر برای عشق ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:38 نويسنده : soheil ا


گم شد جوانیم همه در آرزوی عشق
اما رهی نیافتم آخر به کوی عشق
از حجب و از غرور دل خرده‌سنج من
شد بهره‌ور ز عشق ولی ز آرزوی عشق ژاله قائم‌مقامی


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , اشعاری از ژاله عالمتاج قائم‌مقامی ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:37 نويسنده : soheil ا


از تو ای عشق در این دل چه شررها دارم
یادگار از تو چه شبها، چه سحرها دارم
با تو ای راهزن دل چه سفرها دارم
گرچه از خود خبرم نیست خبرها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی
تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی
دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی
داروی کشتن من یاد طبیبم دادی
ورنه اینقدر مَهم جور و جفا یاد نداشت
هیچ شیرین سر خونریزی فرهاد نداشت
حسن در بردن دل همره و همکار تو بود
غمزه دمساز تو و عشوه مددکار تو بود
وصل و هجران سبب گرمی بازار تو بود

ادامه ی مطلب بروید........


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , اشعاری از عماد خراسانی ,

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:35 نويسنده : soheil ا


سکوت می کنم و عشق ، در دلم جاری است
که این شگفت ترین نوع خویشتن داری است
تمام روز ، اگر بی تفاوتم ؛ اما
شبم قرین شکنجه ، دچار بیداری است
رها کن آنچه شنیدی و دیده ای ، هر چیز
به جز من و تو و عشق من و تو ، تکراری است
مرا ببخش ! بدی کرده ام به تو، گاهی
کمال عشق ، جنون است و دیگرآزاری است
مرا ببخش اگر لحظه هایم آبی نیست
ببخش اگر نفسم ، سرد و زرد و
زنگاری است
بهشت من ! به نسیم تبسمی دریاب
جهانِ جهنم ما را ، که غرق بیزاری است
حسین منزوی


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , اشعاری از حسین منزوی ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:34 نويسنده : soheil ا



آنكه بر خوان غم عشق تو مهمانم كرد
خاطرش شاد كه شرمنده ی احسانم كرد
گفته بودم كه ننوشم می و عشرت نكنم
فصل گل آمد و از گفته پشیمانم كرد
جان من از مرض عشق بفرمان تو شد
نازم آن درد كه شایسته ی درمانم كرد
هدهد باد صبا نامه ی بلقیس وشی
بر من آورد و از آن نامه سلیمانم كرد
آنكه از برگ گلش خار خلد بر كف پا
چشم بد دور كه جان سر م‍ژگانم كرد
گر دلت سنگ بود میشود از غصه کباب
گر بگویم که فراق تو چه با جانم کرد
دوش از زلف شكن در شكنت باد صبا
بسكه آشفته به من گفت پریشانم كرد
بی تو
ای غنچه دهانسیر گل و گردش باغ
غنچه سان، تنگدل و سر بگریبانم كرد
آفرین بر قلم شهد فشانت "آتش"
كه ز شیرین سخنی شهره ی ایرانم كرد آتش اصفهانی



موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: برگرفته از کتاب غزل و رباعی میرخدیوی ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:32 نويسنده : soheil ا


هر مجلسی که نوبت طرد سخن شود
اول سخن
ز حسن تو و عشق من شود
جز حسن بی زوال تو عشق پاک من
هر تازه ای که هست به عالم کهن شود علی
محمد آزاد همدانی


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: برگرفته از کتاب گلزار جاویدان محمود هدایت ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:30 نويسنده : soheil ا
Weblog Themes By سایت عاشقانه