گم شد جوانیم همه در آرزوی عشق
اما رهی نیافتم آخر به کوی عشق
از حجب و از غرور دل خرده‌سنج من
شد بهره‌ور ز عشق ولی ز آرزوی عشق ژاله قائم‌مقامی


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , اشعاری از ژاله عالمتاج قائم‌مقامی ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:37 نويسنده : soheil ا


از تو ای عشق در این دل چه شررها دارم
یادگار از تو چه شبها، چه سحرها دارم
با تو ای راهزن دل چه سفرها دارم
گرچه از خود خبرم نیست خبرها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی
تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی
آری ای عشق تو بودی که فریبم دادی
دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
بوسه ها از لب یارم به رقیبم دادی
داروی کشتن من یاد طبیبم دادی
ورنه اینقدر مَهم جور و جفا یاد نداشت
هیچ شیرین سر خونریزی فرهاد نداشت
حسن در بردن دل همره و همکار تو بود
غمزه دمساز تو و عشوه مددکار تو بود
وصل و هجران سبب گرمی بازار تو بود

ادامه ی مطلب بروید........


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , اشعاری از عماد خراسانی ,

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:35 نويسنده : soheil ا


سکوت می کنم و عشق ، در دلم جاری است
که این شگفت ترین نوع خویشتن داری است
تمام روز ، اگر بی تفاوتم ؛ اما
شبم قرین شکنجه ، دچار بیداری است
رها کن آنچه شنیدی و دیده ای ، هر چیز
به جز من و تو و عشق من و تو ، تکراری است
مرا ببخش ! بدی کرده ام به تو، گاهی
کمال عشق ، جنون است و دیگرآزاری است
مرا ببخش اگر لحظه هایم آبی نیست
ببخش اگر نفسم ، سرد و زرد و
زنگاری است
بهشت من ! به نسیم تبسمی دریاب
جهانِ جهنم ما را ، که غرق بیزاری است
حسین منزوی


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: اشعار شاعران بزرگ برای عشق , اشعار عاشقانه شاعران , شعر زیبا برای عشق , اشعار موضوعی , اشعاری از حسین منزوی ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:34 نويسنده : soheil ا



آنكه بر خوان غم عشق تو مهمانم كرد
خاطرش شاد كه شرمنده ی احسانم كرد
گفته بودم كه ننوشم می و عشرت نكنم
فصل گل آمد و از گفته پشیمانم كرد
جان من از مرض عشق بفرمان تو شد
نازم آن درد كه شایسته ی درمانم كرد
هدهد باد صبا نامه ی بلقیس وشی
بر من آورد و از آن نامه سلیمانم كرد
آنكه از برگ گلش خار خلد بر كف پا
چشم بد دور كه جان سر م‍ژگانم كرد
گر دلت سنگ بود میشود از غصه کباب
گر بگویم که فراق تو چه با جانم کرد
دوش از زلف شكن در شكنت باد صبا
بسكه آشفته به من گفت پریشانم كرد
بی تو
ای غنچه دهانسیر گل و گردش باغ
غنچه سان، تنگدل و سر بگریبانم كرد
آفرین بر قلم شهد فشانت "آتش"
كه ز شیرین سخنی شهره ی ایرانم كرد آتش اصفهانی



موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: برگرفته از کتاب غزل و رباعی میرخدیوی ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:32 نويسنده : soheil ا


هر مجلسی که نوبت طرد سخن شود
اول سخن
ز حسن تو و عشق من شود
جز حسن بی زوال تو عشق پاک من
هر تازه ای که هست به عالم کهن شود علی
محمد آزاد همدانی


موضوعات مرتبط: عشق در شعر فارسی ، ،
برچسب‌ها: برگرفته از کتاب گلزار جاویدان محمود هدایت ,

تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ا 9:30 نويسنده : soheil ا
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
Weblog Themes By سایت عاشقانه